|
||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||
Total search result: 8 (5166 milliseconds) | ارسال یک معنی جدید |
||
Menu |
Deutsch | Persisch | Menu |
---|---|---|---|
in Kürze <adv.> U | بزودی | ||
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
|||
Search result with all words | |||
Lügen haben kurze Beine. <proverb> U | دروغ عمرش کوتاه است. [زود فاش می شود که حقیقت ندارد] | ||
ins kurze [lange] Eck zielen U | به گوشه نزدیک [دور] هدف گیری کردن [بازی با توپ] | ||
in Kürze erscheinend <adj.> U | آماده به ارائه [نزدیک به تحقق] | ||
das in Kürze erscheinende Buch U | کتابی که به زودی به فروشگاه می آید | ||
[für] kurze Zeit U | بری مدت کوتاهی | ||
auf kurze Sicht <adv.> U | برای دوره کوتاه مدت | ||
Auf kurze Sicht ist es unter Umständen klüger, auf den Gewinn zugunsten des Umsatzes zu verzichten. U | برای دوره کوتاه مدت مصلحت دیده می شود که سود را به نفع فروش فدا دهند. | ||
Partial phrase not found. |
Recent search history | Forum search | |||
|
||||
|